WikiSeda

تو همدم تنهایی پهناورم هستی
آرامش دنیای سرسام‌آورم هستی
هر شب تو را در ازدحام غم صدا کردم
هرشب برای شانه‌هایت گریه آوردم
در هر نت از موسیقی باران تو را دیدم
در اشک آهوهای سرگردان تو‌ را دیدم
امشب تمام عاشقان دور و برت جمعند
جمعیت پروانه‌ها بر گرد یک شمعند
امشب زمینِ این جهان هشت آسمان دارد
دیوانه‌ام ! دیوانگی کردن زمان دارد
تو روشنی قلب دنیای مه‌آلودی
تو ضامن دلتنگی و تنهایی‌ام بودی
آرامشت دست مرا آرام می‌گیرد
عشق از تو حال سرخوشش را وام‌می گیرد
تو در شمال شانه ات بال و پری داری
تو در جنوب غربت خود خواهری داری
امشب تمام عاشقان دور و برت جمعند
جمعیت پروانه‌ها بر گرد یک شمعند
امشب زمینِ این جهان هشت آسمان دارد
دیوانه‌ام ! دیوانگی کردن زمان دارد