WikiSeda

من یه پدیده ام که دیده نشدم هیچوقت
ولی همیشه به پدیده ها زدم نیشخند
چون خودم می‌دونم عه یه پدیده ام بیشتر
به زودی هم به همه ثابت میکنمش من

توی شهر هیشکی نیست هم وزنم
توی شهر هیشکی نیست هم قدم
توی شهر هیشکی نیست در حدم
میخوای مث من باشی ولی شرمندم

من گنده ام جسما باطنا ظاهراً
جوری میخونم که همه وابرن
ماهرم توی کارم
الان فقط دو ساله که من روی کارم

ولی با کارام‌ ریخته پشمای همه
این شهر واسه من جا نداره کمه
هضم نمیتونه بکنه منو یه نمه
چون می‌دونه که رشد من براش مث‌سمه

من رشد کنم هیشکی دیگه پا نمیگیره
توی کادر جز خودم کسی جا نمیگیره
من دیده بشم هیشکی دیگه دیده نمیشه
سپرده میشن به فراموشی واسه همیشه

نیستم تو رقابت با هیشکی جز خودم
چون از روز ازل از همه گنده تر بودم
بالا سرم که نگاه میکنم فقط خداست
چیزی نمونده ببینی خدای رپ شدم

وقتی حل شده مسئله پس دیگه جو نده
بد نگو از من و بد نزن اربده
نمره ی کار من از صد هفتصده
هر کسی گوش داده کف شده کف زده

مسئله بر سر قدرت برتره
قدرت برتر از دست من در نره
باید بدونی کی اینجا سلطانه سروره
اونکه بیشتر سر و‌ کارش با قلم و دفتره

رپ جای خون توی رگای من جاریه
تکست می‌نویسم تر و تمیز و هم قافیه
که هرکسی که رد بشه از کنارم کافیه
شعر و صدامو بشنوه بگه چقدر عالیه

یه قافیه بازیه که مایه ی شادیه
یه قدرت ذاتیه که همیشه باقیه
یه خودکار آبیه که توی هر ثانیه
کلماتو کنار هم میچینه با زاویه

و توی هر زاویه وحید آریاییه
که هل میده کلماتو تو میکروفن با ریه
تک تک کارامم مثل یه زخم کاریه
که عامل بیماری حسادت و هاریه